اه اه چه ترم ناجوری بود.آخر هر ترم تصمیم میگیرم از ترم بعد عین یه دختر خوب از اول ترم بشینم درسامو بخونم تا دیگه مجبور نشم دخیل ببندم  سر در امام زاده ها که ای اماما رحمی..بعد الان چهار ترمه موفق به اجراش نشدم هنوز!!خب البته بعضی از درسا خوندن و نخونش خیلی فرق نمیکنه.یعنی هرچقدر خونده باشی هم کلا متوجه نمیشی سوال از کجا اومده.یه کم دور و برتو نگاه میکنی میبینی همه مثل خودت حیرانن!!بعد دوباره به دوگوله فشار میاری هر موضوع مربوط و نامربوطی که به ذهنت میرسه رو می نویسی.بعد امتحان استاد جان می فرمایند فلانی فلان روز مقاله داده بود از اون سوال دادم!!

سر جلسه میکروب استاد اومده بالا سرم میگه این باکتری رو خودت کشف کردی؟یه نگاه به ورقه م انداختم.نوشته بودم اسپارتافتیکوس!نفهمیدم منظور استاد چیه.از جلسه اومدم بیرون دیدم به به!!

اسپارتاکوس رو میشناسید که کیه ؟(انگاری خود منم نمیشناختم یکی از خواننده ها معرفی کردن!!)تراسینی بود که توی روم اسیر و بعدا گلادیاتور شد.ساپروفتیکوس رو هم نمیشناسید خودم میگم!یه باکتری گردالی گرم مثبت کاتالاز مثبت مقاوم به آنتی بیوتیکه!نه واقعا تحت چه انگیزه ای من این دوتا رو با هم ترکیب کردم؟

با این اوصاف تا جواب نمره ها بیاد باید تن و بدنم بلرزه!

بعد اینکه برادر جان آمده میگه یه ویدیو کلیپ خیلی باحال دارم بلوتوث تو روشن کن بهت بدم.من هم ساااااااااده..منم زود باوررررررررر.برداشتم بلوتوثو روشن کردم .دیدم مشکوک میزنه!!هیچ چی رو گوشیش در حال لود شدن نبود.از ترس زدم گوشیمو خاموش کردم.بعد دیدم وامصیبتا!!!!

شماره های دفترچه تلفنم.میسد کالا.تماس های دریافتی.تماس های گرفته شده.اس ام اس ها.عکس و ها کلیپ هام رفته تو گوشی برادر جان!!البته زیاد نرفته بود چون سریع خاموشش کردم.بعد گفت اگه یه کمی امان داده بودی میتونستم از سیم کارتت هم استفاده کنم.یعنی با گوشی خودش شماره بگیره پول تلفنش بیاد واسه من گردن شکسته!!

نتیجه اخلاقی1:به هیچ کس اعتماد نکنید حتی برادر جانتان!

نتیجه اخلاقی 2:اطلاعات محرمانه مستقیمتونو تو گوشیتون نگه ندارید!

نتیجه اخلاقی 3:بلوتوثتونو همیشه خاموش نگه دارید!

 پ ن:بعد یه ماه رفتم سر ترازو...بی تربیت خاک بر سر دو کیلو اضافه نشون داد!!