میدانی،نوشتن احساس خوشایندی ست.هرکس به انگیزه ای مینویسد....اکثر وبلاگ نویس ها آدم های تنهایی هستند.مینویسی و تجربیاتت را به اشتراک میگذاری.و بعد میبینی که هستند کسانی که دوست دارند نوشته هایت را...آهسته آهسته عادت میکنی.مثل می نابی می ماند که مستی اش آرام آرام اثر کند.یک جور عاشقی است اصلا.بماند که هدفم از اول از نوشتن این وبلاگ پیوستن به گروه پایداری بود.همراهی با بچه هایی که با موفقیت قدم در راه سلامتی گذاشته بودند.نشد...نه نظمشان را داشتم و نه پایبندی دقیق شان را.بازهم خواندمشان اما وبلاگم محفظه ی خاطراتم شد..و نوشتم.از خودم و خاطراتم.حالا زمانی بیشتر میخواهم برای انجام کارهای ناتمامم...میبندد دست و پایم را وبلاگ....الغرض اینکه باید بروم....و این دفترچه ی ممنوعه می ماند....که دلم نمی اید ببندمش....

نظرات این پست فقط برای خودم است و تایید نمیشود...

پ ن :خانم یا آقای دکتر محترمی کامنت گذاشتند که وایتکس همان کلر با دوز زیاد است.یعنی از لحاظ ترکیب با آب دقیقا مثل هم عمل میکنند.ضمن تشکر از تذکر شما!! گذشته از اینکه وایتکس 5 درصد کلر دارد.و گذشته از این که یک سری یون هایی مثل سدیم توی وایتکس کاملا بی کار و بی عار میچرخند.از تهمت زدن به صاحبان مجموعه ی ورزشی عذرخواهی میکنم!!خداوند بر ما ببخشاید!!ولی شما فک کن آب استخر و با5 درصد کلر پر کنن!!یعنی من رفتم چند گرم لاغر بشم درماتیت میگیرم برمیگردم!!خو مجبورن مگه تا لوله های تخلیه آب رو هم با آدم پر کنن...

پ ن 2:کنجکاو شدم ببینم توی ان ور آب به چه هیکلی می گویند FAT!توی گوگل ایمیج سرچ کردم فت گرل!و ....عرق شرم بر پیشانیم نشست!!این چه وضعیتیه!!

پ ن 3:از استخر که بیرون می آیم دختر بچه ی5_6 ساله ای به پایم می آویزد.خم میشوم:چیه عزیزم؟

میگوید:میشه من بوست کنم؟میگویم:برای چی؟میگوید:از قیافه ت خوشم می آید!!

یعنی اخر الزمان شده به این میگن ها!!

پ ن 4 :شراره خانومی.ایسشاللا دختر گلت به سلامتی و میمنت به دنیا بیاد....ازهمین الان اومدنش و تبریک میگم

پ ن 5 :غلام همت آن نازنینم/که کار خیر بی چون و چرا کرد.

دعای خیرتان را می خواهم و یادی خوش.و نگویید چرا....دلم بیشتر تنگ میشود....

سخت است ها...خوب دیگر...خداحافظ